مسائل در گوشی آقا پسر ها

وبلاگ تخصصی مسائل جنسی آقا پسر ها

مسائل در گوشی آقا پسر ها

وبلاگ تخصصی مسائل جنسی آقا پسر ها

مسائل در گوشی آقا پسر ها


با عرض سلام و ادب خدمت همه ی مربیان، والدین و آقا پسرهای مومن و عفیف.



این وبلاگ که حقیر برای شما بزرگواران راه اندازی کرده، فقط به دلیل این بود که بتوانم سنگ هایی که گاهی در مسیر آقاپسرهای نوجوان (تا قبل از ازدواج) قرار دارد را برداشته و به این عزیزان کمک کرده و افکار آنها را از اضطراب های دوران بلوغ و بعد از آن، آزاد کنم.

خلاصه

این وبلاگ تازه روی پا شده، فقط و فقط هم برای آقا پسرهای نوجوون و جوون ایجاد شده.

پس تا می تونید به ما کمک کنید تا آنچه که شما از ما انتظار دارید رو به نحوه احسن انجام بدید.

در ضمن آقا پسرها می تونند، سوالات جنسی شون رو هم با ما در میان بگذارند.

ممنون از توجهات شما عزیزان

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سوال پسر» ثبت شده است

۰۳مرداد

اکثر والدین معتقدند، نوجوانان امروزی زندگی راحتی دارند و در اصطلاح در پر قو بزرگ شده‌اند اما در حقیقت این نوجوانان بسیار بیشتر از گذشته در معرض خطر هستند. بدن پسرهای امروزی در 18سالگی به بلوغ کامل جنسی و بدنی می‌رسد، درحالی‌که در 200 سال پیش، رشد فیزیکی پسرها تا 22 سالگی کامل می‌شد.اما در عوض مغز آن‌ها به این سرعت رشد نمی‌کند و به همین دلیل آن‌ها ممکن است دست به کارهای خطرناکی بزنند که زندگی‌شان را تهدید می‌کند.

همراه با این بلوغ جنسی مقدار زیادی هورمون تستوسترون در بدن نوجوانان ترشح می‌شود و چون آن‌ها هنوز از نظر فکری به رشد کاملی نرسیده‌اند ممکن است در اثر ترشح این هورمون به استقبال خطر بروند. همین عامل سبب می‌شود پسران امروزی بیشتر دچار تصادفات رانندگی شوند، با دیگران درگیر شوند و حتی جان خود را بر سر این کارها از دست بدهند. از عوامل پایین آمدن سن بلوغ جنسی نوجوانان امروزی می‌توان به بهتر شدن استانداردهای زندگی، بهبود تغذیه و پیشرفت‌های صورت گرفته در علم پزشکی و داروسازی اشاره کرد. البته دختران امروزی هم بلوغ زودرس را تجربه می‌کنند، برای مثال سیکل قاعدگی در دختران نوجوان امروزی زودتر از نسل‌های گذشته آغاز می‌شود. خوشبختانه پزشکان برای برطرف کردن مشکلات مربوط به این پدیده به راه‌حل‌های مناسبی رسیده‌اند اما در مورد پسران این اتفاق هنوز رخ نداده است.



۰۳مرداد

آه، ای کاش پدر ومادرم هنگام کودکی با بیان این خوی زشت و در نوجوانی با ممانعت کردن من از دست زدن بدان، مرا از بدبختی رهایی می بخشیدند. تیره روزی امروزین مرا غفلت و بی قیدی خطرناک آنان، سبب شده است. (1)
چه می توان کرد که پدر و مادر و بستگانم، هیچ گاه از این خوی نکوهیده (خودارضایی)کلمه ای بر زبان نیاورند و مرا آگاه نکردند.(2)
پدر و مادر و آموزگاران واستادان و مشاورین و عزیزان و دوستان من چه می اندیشیدند از این که مرا در این باب آگاه ننمودند؟ آنان در هرکاری به من کمک کردند جز این که مرا از گناهان فردی و اجتماعی که می دانستند مانند همه ی پسران در عرصه ی هلاک آنهایم، رها نساختند.
آه،آه که حتی یکی از آنان با گفتن سخنی ساده مرا آگاه نساخت و رهایی نبخشید.چگونه می توانم آنان را ببخشم؟(3)

علل انحرافات جنسی (به ویژه خودارضایی)

نامه هایی که از دل پردرد برخی نوجوانان حکایت می کند، کم نیستند و اینها تنها نمونه هایی از نامه های مربوط به زندگی غم افزای تنی چند از آنهاست.
به راستی چرا نوجوانان به انحرافات جنسی و به ویژه «کامجویی بدلی» مبتلا می شوند؟ دراین مبحث برآنیم تا به کالبدشکافی علل مذکور بپردازیم و با ذکر شیوه های درمان و پیشگیری، به یاری خدا نوری براین راه پرمخافت و ظلمانی تابانیده شود و دست اندرکاران تعلیم و تربیت در این مرحله ی حساس و خطیر بلوغ بتوانند با موفقیت از عهده ی رسالت حساس خویش در این زمینه برآیند.

1-کنجکاوی هدایت نشده

یکی از علل مؤثر درابتلای نوجوانان به «کامجویی بدلی»، در کنجکاویهای هدایت نشده ی آنان در دوران کودکی نهفته است.اگر به این مسئله، عدم مراقبت خانواده ها را در زمینه ی برخورد مناسب بیفزاییم، به رابطه ی علت و ملعولی بین این دو نیز پی خواهیم برد.کودکان بر اساس غریزه ی کنجکاوی خویش به همه ی چیزهایی که موضوعیت دارد و پیرامون آنهاست، علاقمند می شوند که تقریباً یا از آنها اطلاعی ندارند و یا دانش آنها در آن زمینه ها اندک است. 
کنجکاوی کودکان اگر به طریق صحیح هدایت شود، پایه های اولیه ساختمان معرفت و دانش را بنا می کند و چنانچه این غریزه ی پرقدرت با بی قیدی و بی مسئولیتی والدین و اطرافیان، مواجه گردد به مسیرهای نامطلوبی منجرخواهد گردید چون غالباً کودک براساس تشخیص خود عمل می کند که نتیجه ی آن همیشه مقرون به صحت و سلامت نخواهد بود.اما به تدریج که کودک متوجه محیط و طبیعت می شود به نوعی شناخت دست می یابد و پس از آن به طور طبیعی متوجه بدن خود می شود وآن را هدف کنجکاوی خود قرار می دهد و به وارسی اندام می پردازد.
اندامهای جنسی نیزیکی از دستگاههای بدن است که مورد بررسی و مطالعه ی کودک قرار می گیرد، به ویژه از این جهت که تماس با آن موجب نوعی لذت و ارضای خاطر می گردد، کودک به مرور مشغول دستکاری آن می شود و لذت حاصله از آن، او را به ادامه ی کار تشویق می نماید؛ به گونه ای که در برخی موارد والدین او را درحین بازی با آلت تناسلی مشاهده می نمایند.
بازداشتن کودک از این عمل با ملایمت و برخورد مؤثر تربیتی اولین اقدام قاطعی است که باید به عمل آورد.معطوف نمودن او به بازیهای پرنشاط و فعال نمودن دست و اندیشه ی کودک با کارهای دستی و هنری و بالاخره کودک را از نظرها دور نداشتن، برای اعمال مراقبت،گامهای دیگری است که در این زمینه باید برداشته شود.
لازم به یادآوری است چنانچه این عمل دور از چشمان والدین انجام گیرد و یا با اطلاع آنها ولی همراه با بی تفاوتی باشد، زمینه ساز ابتلای نوجوان به خودارضایی در دوران قبل از بلوغ و هنگام بلوغ خواهد بود.

2-ناآگاهی و بی خبری


                            

نوجوانان به لحاظ محدودیت تجربه و اطلاع از مسایل، در موقعیتی قرار دارند که به طورطبیعی امکان خطاها و لغزشهایشان بیش از بزرگترها است و این مهم بر عهده ی اطرافیان، والدین و محیط اجتماعی است که به مرور زمان نوجوانان را با مسایل ویژه هر مرحله ی سنی و مقتضیات آن آشنا سازند، از جمله، آنها چندان اطلاعی از ماهیت و چگونگی عملکرد غریزه ی جنسی ندارند و به مجرد اولین نعوظ و نخستین انزال، به یک تجریه ی ابتدایی از لذت جنسی دست می یابند و خاطره ی مطبوعی را در این زمینه به دست می آورند و برای تجدید آن خاطره، ابتکار عمل را به دست می گیرند و با تحریک خود، به آن لذت نایل می شوند.
بی خبری و غفلت نوجوان، منجر به این می شود که او براساس عامل «لذت آنی»به ادامه ی این عمل مبادرت نماید.تنها انگیزه و عامل تداوم «خوارضایی»در این مرحله «کسب لذت» به سهلترین و فوریترین شیوه است.عنصر آگاهی و اطلاع از نتایج و تبعات مسئله نیز مفقود است و والدین غافلتر ار نوجوانان، سرگرم اشتغالات خود هستند.
چه بسا، والدینی که نسبت به کوچکترین تظاهرات بیماری فرزندان خود از قبیل سرماخوردگی و یا بی اشتهایی او حساس می شوند و در فکر چاره هستند، لکن نسبت به تظاهرات «خودارضایی»و علایم کامجویی از خود، در فرزندانشان، دچار «بی حسی»و اختلال در توجه و دقت هستند.در نمونه نامه های ذکر شده، بزرگترین عاملی که به عنوان عامل توسعه خودارضایی ذکر شده بود جهل و غفلت والدین در این زمینه بود.والدینی که حاضر نشده بودند در این امر حیاتی با فرزندان خود به گفتگو بنشینند و در صورت مشاهده ی برخی از علایم، آنها را نسبت به پیامدهای خودارضایی آگاه کنند و ایشان را برحذر دارند.لذا بی خبری نوجوان به ناآگاهی و غفلت والدین پیوند می خورد و دور باطلی را به وجود می آورد که حاصل آن تباه شدن جسم و جان نوجوان است.

3-انزوا

برخی از روان شناسان «خودارضایی»را «مرض تنهایی»نام نهاده اند. (4)
تنهایی به چندجهت می تواند زمینه ساز خودارضایی باشد:
از سویی، تنهایی به مفهوم در هم شکستن پیوندهای ارتباطی با دیگران، جامعه و اطرافیان است.پیوندهایی که بخشی از اوقات ما را پر می کنند و تجربیات اجتماعی مناسبی را برای ما فراهم می نمایند و روح را غنی و سرشار می سازند.کسانی که در تنهایی مداوم به سر می برند، از تجربیات مورد نظر محرومند و در برخوردهای اجتماعی با کفایت عمل نمی کنند و این مسئله نوجوانان را از ظاهر شدن در صحنه های اجتماعی برحذر می دارد و به نوبه ی خود تنهایی و انزوا را عمیقتر و ریشه دارتر می نماید.
از دیگرسو، تنهایی، روح نوجوان را ضعیف و حساس می کند و نیروی اراده را تحلیل می برد.لذا با جمع بندی آنچه ذکر شد، می توان نتیجه گرفت که تنهایی:
الف ـ اراده و نیروی فعال نوجوان را تضعیف می کند.
ب ـ فرصتهای اجتماعی را که بخش قابل توجه زندگی نوجوان را تأمین و اشغال می کند، از او می گیرد.
ج ـ براثر محرومیتهای اجتماعی (ناشی از تنهایی)نوجوان به زندگی درونی و ارتباط مداوم به خود، روی می آورد.
دـ بر اثر گسیختن علایق و ذوقیات مطلوب،نوجوان ناچار به «کسب لذت از خود»روی می آورد.
هـ نیروی ارادی که می توانست مانع گرایشهای جنسی خودارضا کننده گردد ناتوان شده و لذا نوجوان، مقاومتی در خود، برای غلبه بر این گرایشها احساس نمی کند.
وـ و بالاخره «تنهایی»به منزله ی حصاری است که نوجوان به دور خود می کشد.دراین صورت علایم هشداردهنده ای که اطرافیان بتوانند از طریق آنها به مشکل فرد (نوجوان)پی ببرند، کمتر به داخل این حصار محکم نفوذ می کند و لذا به توسعه و گسترش مسئله دامن می زند.


۰۳مرداد

لازم دیدم از دوستای خوبم برای اعتمادشون و پرسیدن سوالاتشون از ما تشکر کنم

خیلی ممنون ان شاء الله که بتونیم کمکی برای نسل آینده مملکت باشیم